با عشقت که قدم میزنی...
برای رفتن عجله نداشته باش...
دستهایش را با لطافت ولی مردانه بگیر...
با عشق و آرامش، قدم بردار...
ادامه مطلب ...
ما آدم معمولیا وقتی دلمون میگیره
میریم لب پنجره
با یه لیوان چایی خیره میشیم به دور دستا،
احساس آرامش میکنیم…
ادامه مطلب ...
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم و ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش و دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم و وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان!
درست می شود ، درست می شود!
اگر هم نشد به جهنم… تمام می شود… بالاخره تمام می شود…
.
.
.
گاهی دور از چشم ابرها هم میتوان عاشق شد
میتوان بغض کرد ، میتوان بارید
گاهی دور از چشم مداد رنگی ها هم میتوان نقاش شد
میتوان آسمان داشت ، میتوان آبی شد
اما گاهی دور از چشم گذشته نمی توان امروز را پشت هیچ فردایی پنهان کرد !
روزاول خیلی اتفاقی دیدمت...
روزدوم الکی الکی چشمام به چشمت افتاد....
هفته بعددزدکی بهت نگاکردم....
ماه بعدشانسی به دلم نشستی.....
ادامه مطلب ...
عشق یعنی اینکه به خاطرش همه حسادتها رو تحمل کنی
زخم زبون بشنوی دردت رو به هیچ کس نتونی بگی و اونقدر تنها باشی که وقتی سفره دلت رو برای کسی باز می کنی به جای اینکه دلداریت بده زیر پات رو خالی کنه
یعنی اینکه از همه دروغ بشنوی و باورت بشه که دیگه دوست نداره
یعنی اینکه اونقدر بهت انگ بچسبونن که دیگه به چشمات هم نتونی اعتماد کنی
یعنی اینکه عاشق کسی باشی و بهت بگه عاشقم نبودی
گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن! آینه اینقدر تماشایی نیست
حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا
دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟!
بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را
قایق ات را بشکن! روح تو دریایی نیست
ادامه مطلب ...
به سلامتی مادری که تو خونه نشست و ار هم سن و سالاش عقب موند!!
فقط واسه اینکه همه عشق و تمرکزشو بزاره پای بچه اش...
اونوقت بچه اش با وقاحت کامل بهش میگه مامان تو"نمیفهمی"تو جامعه نیستی که بدونی!!!