روزگار همیشه خوب میگذرد
البته نه برای من ، بلکه از روی من !
•
•
•
تو فراموش شده ترین اتفاقی هستی که به یاد می آورم …
•
•
•
هستند بعد از تو جایگزین برای تو
فقط کمی طول میکشد ، شاید به اندازه یک عمر !
.
.
.
مسئله نبودنت خیلی سخت شده
ولی من فقط با بودنت تمرین کرده بودم
نبودنت رو هنوز یاد نگرفتم
چطور تونستی ازم امتحان بگیری ؟
•
•
•
دلم را به تخت میبندم تا ترکت کند
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت می شود
رها که شد او می ماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خواستن تو
•
•
•
وقتی که نیستی با دیدن هر صحنه عاشقانه ای
احساس یک پرانتز را دارم که
همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد
•
•
•
از زندگی بریده ام
نه دوستی نه خویشاوندی
فقط منم و خدای من و تو که در رویاهایم همیشه با منی
•
•
•
کاش خودم را جایی جا بگذارم
برگردم و ببینم نیستم
•
•
•
اگر آمدى به دلت بد نیار
شهر همان شهر است
کوچه همان کوچه و خانه همان خانه
تنها من کمى مرده ام !
•
•
•
خدایا من دلم را صابون زدم به عشق او …
ولی چرا چشمانم می سوزند ؟
.
.
.
عاشقانه هایم همه را به زانو درآورده !
تو به عشق چه کسی ایستاده ای ؟
•
•
•
به یاد قرارهایمان
هر روز بی قرارت میشوم
•
•
•
معلم گفت فعل را صرف کن !
گفتم : رفتم رفتی رفت و سکوتی کلاس را فرا گرفت …
بغض گلویم را فشرد ، بغضم را شکستم و گفتم :
دلم را شکست و رفت ، غرورم را له کرد و رفت
عشقم را بی رحمانه رها کرد و رفت …
او برای همیشه رفت ، رفت ، رفت …
•
•
•
چقدر سخته واسه رسیدن به ستارت
تا آسمون بری اما وقتی رسیدی ببینی صبح شده
•
•
•
بی تو مردن را تو باور نداری و بی تو بودن را من
و تنها خدا میداند این درد کداممان را می کُشد ؟
•
•
•
نگاه کن !
این آسمان نیست که دلش گرفته
دل من است که یک آسمان گرفته …
•
•
•
سخت است بغض داشته باشی و بغضت را
هیچ آهنگی نشکند جز صدای کسی که دیگر نیست
•
•
•
قلبم این روزها سخت درد می کند
کاش یک لحظه می ایستاد تا ببینم دردش چیست ؟
•
•
•
تو با من تموم کردی
من هم بی تو …
•
•
•
روی دیوار روی سایه ای که به جا مانده از تو چشم می کشم
و دهانی که بخندد به این همه تنهایی و انتظار !
این خانه بعد از تو فقط دیوار است
و تکه ذغالی که خط می کشد نیامدنت را …
•
•
•
تمام ذهن مرا گرفته است
نام تو
یاد تو ، کلام تو ، نگاه تو ، صدای تو
ولی دستانم خالیست !
•
•
•
قدیما همه چیزهایمان بوی ماندن می داد
آن روزها حتی بیسکویت ها هم مادر بودند ولی حالا شده اند : های بای !
•
•
•
نه هم جنسیم نه هم درد
ولی خوب حرف دل مرا میفهمد دیوار اتاقم
•
•
•
یکی از لذت هایی که دیگه نیست این بود که یـه وقتایی که از سرما دستام قرمز میشد
تا چشمات بهشون میفتاد میگرفتیشون تو دستات و هــــــا میکردی و میگفتی :
باز تو دستکشات یادت رفت دختر ؟
ولی نمیدونستی که من از قصد اونارو ته کیفم قایم میکردم
چه لذتی داشت دیدن نگرانی تو برای من
مطالب مرتبط: