اس ام اس جدید-ساحل خنده-جدیدترین اس ام اس-اس ام اس-اس ام اس عاشقانه-اس ام اس خنده دار-اس پ نه پ

اس ام اس جدید-ساحل خنده-جدیدترین اس ام اس-اس ام اس-اس ام اس عاشقانه-اس ام اس خنده دار-اس پ نه پ

اس ام اس جدید-ساحل خنده-جدیدترین اس ام اس-اس ام اس-اس ام اس عاشقانه-اس ام اس خنده دار-اس پ نه پ

اس ام اس جدید-ساحل خنده-جدیدترین اس ام اس-اس ام اس-اس ام اس عاشقانه-اس ام اس خنده دار-اس پ نه پ

اس ام اس جدید یار

 

دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
اگر بی قراری بدان یار یاری
#
#
#
#
هرکس که غریب است خریدار ندارد
سرگشته و تنهاست دگر یار ندارد
دانی که چرا نیست ز ما نام و نشانی
یک فرد زمین خورده که دیدار ندارد
#
#
#
#
آن یار که عهد دوست داری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست
#
#
#
#
امشب این خانه عجب حال و هوایی دارد
گپ زدن با در و دیوار صفایی دارد
همه رفتند از این خانه بجز غم
باز این یار قدیمی چه وفایی دارد
#
#
#
#
یا رب مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
یا من رسم به یار یا یار به من
یا هردو بمیریمو به پایان برسیم
#
#
#
#
روزگار گر سر به نامردی گذاشت قید مردی را بزن هر کجا خواهی برو با هر که خواهی یار باش این رفیقان نارفیقند گفتمت هوشیار باش


#
#
#
#
نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ببرد
#
#
#
#
بین یار و بار یک نقطه اضافی است تو کدامی؟
#
#
#
ای مصور چهره یار مرا بی ناز کش
چو به ناز او رسی بگذار من خود میکشم
#
#
#
#
amirfb.ir
هیچکس بر نیمکت پارک به تنهایی نمی‌نشیند یا یار در بر اوستیا یاد یار در سر او
#
#
#
#

برادرانه بیا قسمتى کنیم رقیب:
جهان و هرچه در او هست از تو یار از من
#
#
#
#
مرا بنگر که بی یارم کجایی نازنین یار ای یارم؟ هوای چشم تو دارم
سکوت سرد و خاموشی هراان از فراموشی تنم میلرزد ازباران
دلم افسرده از یاران کجایی یار؟ ای نازنین یارم
#
#
#
#
آنکه ویران شده از یار مرا می فهمد آنکه تنها شده بسیار مرا می فهمد
#
#
#
#
باید ابراهیم بود و به یار اعتماد کرد عزیز
گاهی بهشت در دل آتش است و بس
#
#
#
#
آن یار نکوی منبگرفت گلوی من
گفتا که چه میخواهی؟ گفتم که همین خواهم
#
#
#
#
آن یار که این سینه پر آه از اوست
بر چرخ و فلک روشنی ماه از اوست
من در عجبم در این میان جز او کیست
هم عابر و هم مقصد و هم راه از اوست
#
#
#
#
آن یار که عهد دوستاری بشکست
میرفت و منش گرفته دامان در دست
می‌گفت امیرافبی دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست
#
#
#
#
خوش آن ساعت که یار از در درایو
شب هجران و روز غم سرایو
به دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همان بهتر که جایش دلبر آیو
#
#
#
#
برمشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار
تشنه ی دیدار اویم معصیت مهلت بده
تا بمیرم در رکابش با تمام افتخار
#
#
#
#
دلا یاران سه قسم اند گر بدانی
زبانی اند و جانی اند و نانی
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
ولیکن یار جانی را نگه دار
بپایش جان بده تا میتوانی
#
#
#
انکه ویران شده از یار مرا میفهمد
انکه تنها شده بسیار مرا میفهمد
چه بگویم که چنان از تو فرو ریخته ام
که فقط ریزش اوار مرا میفهمد
#
#
#
#
تو این پاییز تن طلایی
تو این روزای سخته بی قراری
تو این آشفته بازار جدایی
ندارم جز تو من یار و پناهی
#
#
#
#
روزی ز لپ یار ربودم بوسی/گفتا که هم بی ادبی هم لوسی/گفتم گناهم چیست کردم بوسی؟ /گفتا لب و ول کردی لپ می بوسی؟
#
#
#
#
بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی
ما ز تعلیم و تعلم خسته ایم دل به امید تقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم نی برای درک مطلب آمدیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد