من شکستم تا تو را عاشق کنم / بعد من باران فقط آب است و بس
هر که بعد از من سراغت را گرفت / زشت یا زیبا فقط خواب است و بس
.
.
.
تو طراوت باران ، تو سخاوت زمینی / تو کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی
خدا روز بدون رنج، بدون خنده، بدون اندوه، وآفتاب بدون باران وعده نداده است
.
.
.
دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست،
ای کاش دلم امشب بگرید، شاید که بغض عشق در چشمانم بشکند….
.
.
.
.
.
.
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
.
.
.
بی تو هر شب عاشقی بارانی ام / لاله پژمرده و زندانی ام
بی تو در کنج همه دلواپسی / بی تو من آغاز یک ویرانی ام
.
.
.
دوبیتی های من غم میشمارند / رباعی های من نم میشمارند
غزل هایم برای دیدن تو / قطره های باران را میشمارند
.
.
.
بگذار نگاهت را لمس کنم / عاشق حریر مخملی نگاهتم
باران نگاهت از ابر تنم میریزد / ماه یادگار نیم رخ توست
.
.
.
یک ساعت که آفتاب بتابد ، خاطره آن همه شب های بارانی از یاد میرود
این است حکایت آدم ها ، فراموشی
.
.
.
می شه بارون شد و صحرا رو عاشق کرد
می شه آفتاب شد و فردا رو عاشق کرد
تو شبایی که دریا رنگ غم داره
می شه ماهی شد و شبا رو عاشق کرد
می شه ماهی شد و دریا رو عاشق کرد
.
.
.
نگاهم یاد باران کرده امشب / مرا سر درگریبان کرده امشب
غم وفریاد من ازاین و آن نیست / دلم یاد رفیقان کرده امشب
.
.
.
گاهی مثل باران باید بارید ، زندگی بخشید، طراوت داد
و رفت …
.
.
.
سکوتم را به باران هدیه کردم/ تمام زندگی را گریه کردم
نبودی در فراق شانه هایت/به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
.
.
.
گفتی دوستم داری به اندازه قطرات بارانی که بر روی صورتت میریزد
و من هم دوستت دارم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی
.
.
.
علم ثابت کرده که شکر در آب حل میشه.پس هیچوقت زیر بارون راه نرو چون شیرین ترین دوستمو از دست می دم
.
.
.
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان… ابر را بوسید ام تا بوسه بارانت کند…
.
.
.
خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی…
طنین نبض بارانی ، بلوغ چشمه سارانی / تو را من دوست میدارم ،،، میدانم که میدانی
هر وقت بارون اومد دستتو بگیر زیر قطره هاش هر چند تا قطره که نتونستی جمع کنی همون قدر دوست دارم.
.
.
.
در روز بارانی ، چتر نشانه فداکاری است ……
پس چتری باش برای آنکه دوستش داری ، در روزهای بارانی اش
.
.
.
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است
.
.
.
توآن باران تند بیقراری که راهی غیر باریدن نداری
نمی ماند نشانی از بدی ها اگر بر تک تک دلها بباری
.
.
.
بی تو من از نسل بارانم ، چون ابر بهارانم گریانم
بی تو من با چشم گریان ، سیل غم برد آشیانم
ازمیان کسانى که براى دعاى باران به تپه ها مى روند تنها کسانى که چتر با خود مى برند به کارشان ایمان دارند.
.
.
.
هم رازکویرم تب باران دارم. درسینه دلی شکسته پنهان دارم .
برگوشه سنگ قبرمن بنویسید. من هرچه که دارم ازرفیقان دارم
.
.
.
در مهربانی همچون باران باش که در ترنمش “علف هرز” و “گل سرخ” یکیست..
.
.
.
.
.
.
.
.
.