اشکهایم که سرازیر میشوند……
دیری نمی پایدکه قندیل می بندد…
عجیب سرد است هوای نبودنت
.
.
.
تقصیرمن نیست شیب تخت به سمت توست...لیز میخورم به فکرت...
.
.
.
گاهی فرار می کنم ؛
از فکر کردنِ به تو
مثل رد کردن آن آهنگی
که خیلی دوستش دارم.....
.
.
.
حالم خوب است...
گذشته ام درد می کند!!
.
.
.
چه اشتباه بزرگیست،
تلخ کردن زندگی خود
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را
سپری می کند!
.
.
.
وقتی دلتنگ تو می شوم
وقتی عطرتنت را می خواهم
من به باد هم التماس می کنم
خداکه جای خود دارد...
.
.
.
نفسم را طوری تنظیم می کنم
که وقت بازدمت،
دم من باشد..
.
.
.
مراحبس کن در آغوشت
من برای حصاربازوان تو
مجرم ترین زندانی ام!
.
.
.
همه ی پل های پشت سرم را
خراب کردم...
ازعمد!
راه اشتباه را نباید برگشت..!!
.
.
.
منو تو می شود ما؟؟؟
نه
جدایی فاتحه ی دستور زبان را خواند
حالا تو و او شده اید شما
و من ماندم بدون ما!!
.
.
.
مثل آن است که...
شاهرگ احساسم را زده باشی...
بند نمی آید دوست داشتنت...!!!
.
.
.
عادت به درد
چقدر خوب است
وقتی
درمان دست نیافتنی باشد...
.
.
.
کاش یک نفر بود
می گفت
همه آن من از آن تو باشد
وقتی دلت میگیرد...
.
.
.
معشوقی که به من عشق بورزد،
هنوز بوجود نیامده است
و روزی که او را بیابم
دیگر به چیزی ایمان نخواهم داشت!!
.
.
.
عجب دردی دارد
وقتی که
ضجه چشمانت را
اشک شوق معرفی می کنی..
آنوقت است که
تجربه می کنی
پیر شدنت را در آنی ...
.
.
.
می سوزد دلم گاهی
به بهانه بودنت
و گاهی
به بهانه نبودنت
بودنت غرورم را می شکند
و
نبودنت دلم را...
.
.
.
عکســـــت را نگــــاه میکنــــم
آخ کــــه ایــــن عکـــس
پیـــر نمیشـــود
امــــــا ،
پیـــــــرم میکنــــد
.
.
.
آهسته گفت : "خدا نگهدارت"
در را بست و رفت
آدمها چه راحت ، مسئولیت خودشان را
به گردن "خدا" می اندازند...!!!
.
.
.
قبل تر ها،وقتی هنوز تو نیامده بودی،
عاشقانه های هرکس را که می خواندم به سادگی اش می خندیدم
حالا خودم گریه میکنم و برایت عاشقانه می نویسم...
.
.
.
به همه خواهم گفت
که تو
بزرگترین وزیباترین
فریب زندگی من بودی...!