به تو که فکر میکنم
بغض می آید
اشک می آید
دلتنگی می آید
به تو که فکر می کنم مهمانی عجیبی به راه می افتد !
.
.
.
خواستم هر چیزی را که بوی تو میداد بسوزانم ولی افسوس جانم آتش گرفته …
.
.
.
کودکی به آسمان بارانی می نگریست میگفت : خدایا گریه نکن یروز میاد ” ما آدمای خوبی میشیم”
.
.
.
اشک های گستاخ !!! گونه های من جای لیز خوردن نیستند ، آرامش صورتم را برهم نزنید !
.
.
.
تنها یک حرف مرا آزار میدهد ، حتی یک کلمه هم نمیشود
تنها یک حرف مرا هر روز غمگین تر میکند …
همان یک “ن” که در ابتدای “بودنت” نشسته است !
.
.
.
گاهی یه جوری میشکننت که وقتی تیکه هاتو به هم میچسبونی یه آدم دیگه میشی !
.
.
.
حرفت که می شود با خنده می گویم : یادش بخیر ، فراموشش کردم …
اما نمی دانند هنوز هم کسی اشتباه تماس می گیرد سست میشوم که نکند تو باشی !
.
.
.
چقدر دلم تمام شدن می خواهد
از آن تمام شدن هایی که بشود نقطه سرِخط و آنگاه دیکته تمام شود و من دیگر آغاز نشوم !
.
.
.
بینِ مرگ و زندگی جاییست که من سالهاست به آن پناه برده ام ! ســـــکـــــوت …
.
.
.
هوا اینجا کمی دلگیر است ، آنجا را نمی دانم
اینجا ترس فراموش کردنت مثل خره تمام جانم را پر میکند ، آنجا را نمیدانم
اینجا جای خالیت به وسعت یک جهان است ، آنجا را نمیدانم
ای کاش برای تو هم تفاوت بین “اینجا” و “آنجا” فقط یک “ی” باشد …
.
.
.
تلخ بود فراموش کردن کسی که با او همه چیز شیرین میشد …
دل کندن از او برایم آسان نبود !
.
.
.
ای آدما بدونید : آدم نمیتونه کسی رو که هنوز تو ذهنش تموم نشده رو به زور تمومش کنه …
.
.
.
رفت بی آنکه مرا به خدا بسپارد…
نمی دانم خدا را از یاد برده بود یا مرا…؟
.
.
.
دلم مثل دیواری می مونه که هنوز ایستاده، با آجرهایی که تک تکشون شِکَستَن…
.
.
.
کاش دلیل شب بیداری هایم بودنت بود نه نبودنت…
.
.
.
به دروغهایش عادت داشتم ولی از این می سوختم که برای اثباتش می گفت به جان تو !!!
.
.
.
همه جا هستی :
در نوشته هایم در خیالم در دنیایم
تنها جایی که باید باشی و ندارمت ، کنارم است !
.
.
.
در باران همه تندتر راه می روند !
تنها منم که ایستاده ام و با چشمانم به تو فکر می کنم !
.
.
.
از نفس افتاده اند ! دیگر صدای خش خش شان نمی آید ، برگ ها هم پاییز نبودنت را تاب نیاورده اند ، کاش زودتر تمام شود
.
.
.
وابستگی پیداکردن به کسی که متعلق به تو نیست یعنی مرگ تدریجی…!!!
.
.
.
دنیا ارزش پا کوبیدن به شکمت را نداشت، ببخش مرا مادر…
.
.
.
در زندگی گفتن دو چیز بسیار سخت است :
اولین سلام و آخرین خداحافظی !
.
.
.
انقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام
بوی خاک میدهند تمام ارزوهایم !
.
.
.
شب که میشود ، شروع میشوند ، ای کاش های من …
.
.
.
از ماجرای عشقت رو سفید بیرون آمدند ، موهایم …
.
.
.
فریب خنده هایم را نخور
من سالهاست که در خفا گریه میکنم !
.
.
.
نوشتن از دردها درد داره ! یکی این واژه های لعنتی رو از من بگیره …
.
.
.
دختربچه : دوست دارم … پسربچه : مثل آدم بزرگا ؟ دختربچه : نه !!! راستکی …
.
.
.
دیرامده ای رفیق… دیرامده ای…
تنهایی من سرش شلوغ است امشب !
.
.
.
سهم من از این عشق یک نقطه چین شد…
او رفت واین دل تا ابد تنها ترین شد…
.
.
.
بیا با هم رفت و آمد نکنیم …
مثلا وقتی می آیی ؛ نرو !
مطالب مرتبط:
اس ام اس غمگین و عاشقانه جدید/اس ام اس غمگین جدید/اس ام اس غمگین/اس ام اس غمگینی جدید/اس ام اس غمگین