با چشم هات حرف خودت را بزن ولی
مثل کتاب های مصور سکوت کن
دنیا اگر هزار برابر تو را شکست
غمگین نشو ، هزار برابر سکوت کن…
$
$
$
$
گوشهایم را میگیرم
چشم هایم را میبندم
زبانم را گاز میگیرم
ولی حریف افکارم نمیشوم
چقدر دردناک است نبودنت را فهمیدن!!
$
$
$
$
ندیدی چشم غمگین و تر من
تو رفتی و نشد این باور من!
به پایت مینشینم تا بیفتد
دوباره سایه ی تو بر سر من…
$
$
$
$
چشم از قلب شکایت کرد و گفت:تو چرا عاشق میشوی ومن بایداشک بریزم؟
قلب گفت:تو چرا نگاه میکنی تا من درد بکشم!!
$
$
$
$
قبول نیست
این بار تو چشم بگذار
من فراموشت میکنم
فقط تا صد بشمار
آهسته آهسته!
راستی
من بازی را خوب نمیدانم
خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را؟
تو را فراموش کنم یا خاطره را؟!
خسته شدم
پس این بازی کی تمام می شود؟…
$
$
$
$
هی تو! کمی نزدیکتر بیا چیزی نگو
بگذار فقط چشم هایمان این همه دوست داشتن را زیر نویس کند
$
$
$
$
دور شدم از تو دلم شور زد / ساز دلم نغمه ی ناجور زد
آه از آن چشم که با یک نظر / بال و پرم را گره کور زد !!
$
$
$
$
تقصیر من نبود تو با پاهای خودت از چشم من افتادی!
$
$
$
$
بی لطف چشم عاشقت
هرجای دنیا میروم
احساس غربت میکنم
دوستت دارم عزیزم…
$
$
$
$
می خواهم از مهربانی چشم های تو دنیایی بسازم عزیز
تا همه ی دنیا عاشق دنیایم شوند!
$
$
$
$
هر کجا حرف
حرف آرزوست
من هنوز چشم هایم را نبسته!
آرزویم به اسم تو گیر میکند عزیزم دوستت دارم …
$
$
$
$
اینکه
میان دستانت
لحظه ای چشم هایم را ببندم
و دنیا به سکوت صدای
نفس هایت فرو رود
نمیدانی
چه هیجانی ست نازنین!!
$
$
$
$
مثل یه گنجیشک کوچیک آروم بخواب مهربونم
چشماتو رو هم بذار من اینجا بیدار می مونم
کابوس رو زندون می کنم خواب بد رو می سوزونم
حافظ خواب تو می شیم منو خدای خوب دل
چشم هاتو فردا می بینم خوب بخوابی شبت به خیر…
$
$
$
$
زیبایی چشم را مجذوب میکند
اما شخصیت قلب را به تسخیر در می آورد !!
$
$
$
$
لبت که باز میشود به خنده اى برابرم
زشوق خنده هاى تو ز ابرها فراترم
در اسمان چشم تو اگرچه نقطه اى گمم
به بیکران عاشقى کرانه را سراسرم!!
$
$
$
$
نمی دانم
نبودنت را
با کدامین واژه بیان کنم!
و دلتنگی ات را
با کدامین چشم ببارم؟
این روزها
رویایی گنگ و مبهم!
تصویری تار اما نزدیک
بی قرارم کرده
میدانم
نیمه ماه نزدیک است
و نا آرامی هایم را گریزی نیست
تو خوش باش
و دور
مشتاق…
$
$
$
$
به کوری چشم همه
یک روز در شلوغ ترین نقطه شهر
دیوانه بار میبوسمت!!
$
$
$
$
همبازی قدیم چشم نگذار…. انقدر ازتو دورم که باشمردن همه اعداد هم پیدایم نمیکنی
$
$
$
$
بیستون هیچ، دماوند اگر سد بشود
چشم تو قسمت من بوده و باید بشود
زدهام زیر غزل، حال و هوایم ابریست!
هیچگس مانع این بغض نباید بشود…
$
$
$
$
زندگی همین است
هر خاطره غروبی دارد!
هر غروبی خاطره ای
و ما جایی بین امید و انتظار… چشم میکشیم تا روزگار مان بگذرد! گاهی هم فرق نمیکند چگونه؟
فقط بگذرد!!
$
$
$
$
تا به کی چشم انتظاری؟
تا به کی چشم به در دوختن؟
تا به کی به عکست نگاه کردن؟
تا به کی در حسرتت بودن؟
تا به کی این قلب را آرام کردن؟
تا به کی شب بی تو آرامیدن؟
تا به کی برای تو سرودن؟
عشق من امشب دلم عجیب هوایت راکرده است…
$
$
$
$
غم که نوشتن ندارد
نفوذ میکند در استخوان هایت، جاسوس میشود در قلبت و آرام آرام از چشم هایت میریزد بیرون!!
$
$
$
$
قرار نیست که همیشه من خوش باشم
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن!
و فردا یکی دیگر
از تلاش دست نکش عزیزم
که چشم ملتی به توست…
مطالب مرتبط: