روزگار استاد فراموشی هاست ، امید وارم شاگردش نباشی !!!
.
.
.
به یاد آوردنت هر روز ، درد آورترین شکل فراموشی ست !
.
.
.
تصمیم گرفتم آنقدر کمیاب شوم شاید دلی برایم تنگ شود ، ولی افسوس فراموش شدم !
.
.
.
اشک خشک میشه ، خنده محو میشه ، اما یاد تو فراموش نمیشه !
.
.
.
از سکوت پرسیدم برای بهترینم چه بنوسیم ؟
گفت : بنویس ما را چون روزگاران مبر از یاد …
.
.
.
و عشق هیچگاه فراموش نمی شود مگر 1 بار ؛ آن هم برای همیشه !!!
.
.
.
“بر باد رفته” صد بار بهت است از “از یاد رفته” !
.
.
.
از وقتی رفتی غمگینه خونه / گریم میگیره با هر بهونه
رفتی و موندم با این همه درد / هرگز نمیشه فراموشت کرد
.
.
.
زیبایی ها را چشم می بیند و مهربانی ها را دل …
چشم فراموش میکند اما دل هرگز …
پس بدان تازمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد !
.
.
.
میدونی بن بست زندگی کجاست ؟
جایی که نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردن …
.
.
.
برات گردنبندی از گریه خریدم !
یادت باشه اگه فراموشم کنی ، گریه هام گردن توست !
.
.
.
می آیی و میروم من از هوش / رفتی و نمیشوی فراموش
.
.
.
کاش مىشد بدونى که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهایم محال است …
.
.
.
فراموش کردن دوستان بزرگ لطمه زدن به قانون خاطره هاست …
همیشه به یادتم …
.
.
.
نمی گویم فراموشم مکن هرگز
ولی گاهی به یاد آور رفیقی را که می دانی نخواهی رفت از یادش …
.
.
.
می روی و من تحمل می کنم نبودنت را
می مانم و تو فراموش می کنی بودنـم را
.
.
.
دیروز می مردن ، فراموش می شدن آرام آرام …
امروز چه زود از یاد می رویم بی آنکه بمیریم …
.
.
.
قبر واقعی آدم در خاک نیست ، بلکه در قلب کسی است که فراموشت نمیکند !!!
.
.
.
چون به کام دل نشد دستی در آغوشت کنم / میرم تا در غبار غم فراموشت کنم
سر در آغوش پشیمانی گذارم تا تو را / ای امید آتشین با گریه خاموشت کنم
.
.
.
تو آسمون عاشقی ستاره پیدا نکنی / مدیون اشکای منی اگه فراموشم کنی
.
.
.
آدم عزیزانشو فراموش نمیکنه بلکه به ندیدنشون عادت میکنه …
تقدیم به کسی که عادت به ندیدنش مثل فراموش کردنش غیر ممکنه !
.
.
.
نبودن هیچگاه به تلخی فراموش کردن یک بودن نیست …
.
.
.
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را / فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست / چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را ؟
.
.
.
خاطره تنها مدرکی است که فراموشی را محکوم می کند ، پس بمان در خاطرم !
.
.
.
فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست آوری و بدست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی !!!
شکسپیر
.
.
.
تنها یک برگ مانده بود …
درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …
.
.
.
ما بخار شیشه ایم ؛ نازمون کنی اشکمون در میاد چه برسه فراموشمون کنی !
.
.
.
اگر پوسیده گردد استخوانم ، نگردد مهرت از جانم فراموش …
.
.
.
خاطرات ناقوس هایی هستند که در ایام فراموشی به صدا در می آیند …
.
.
.
عادت می کنم :
به داشتن چیزی و سپس نداشتنش
به بودن کسی و سپس به نبودنش
تنها عادت می کنم … اما فراموش نه !!!
.
.
.
تا عشق تو آمد در قلبم ، تو رفتی
تا آمدم بگویم نرو ، رفته بودی
تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم …
مطالب مرتبط: